دانلود رمان بازی ایام اثر مریم رضاپور



بخشی از این رمان :

قدم های مضطرب اما محکم واستوارش را بر کف سالن می کوبید و گام بر می داشت. نمی دانست طول سالن را چند مرتبهپیموده . در هر دقیقه دهها بار به ساعت مچی اش نظر می انداخت ، نظری سطحی و گذرا. اماباز فراموش می کرد ساعت چند است ! چشمش عقربه های ساعت را نمی دید جسمش آنجا بود ولیروح پریشانش به هر کجا پر می کشید. به گذشته ی شیرینش ، به روزهای خوشی که با همسرشگذرانیده بود ، سرشار از عشق و علاقه ، به آینده ی مبهمی که خود در خیال رقم می زد، اگر همسرش بمیرد . و گاه در خیال سر از اتاق عمل در می آورد و پیکر نیمه جان ژولیرا نظاره می کرد.
ژولی...وای که چه شاعرانهو سبکسرانه می اندیشید!
او اکنون مردی بالغ و فهمیدهو دارای موقعیت اجتماعی خوبی بود.
حدود بیست و سه بهار را پشتسر گذاشته بود ، صاحب زن و فرزند بد.
پسری سه ساله داشت که قراربود زیر سایه ی مردانه ی او رشد کند و همسری جوان و زیبا که تکیه بر شانه های مردانهاش زده بود تا با یاری هم راه پر تلاطم زندگی را بپیمایند و اکنون که برای خودش بروبیایی داشت و تجارتخانه ای را اداره می رکد آیا وقت آن نرسیده که از این مسلک شاعرانهو عاشقانه دست بردارد و قدری بیشتر چشم حقیقت بینش را به روی زندگی بگشاید ؟
اندیشید : ژولی ... ژولی... هرکس نداند پیش خود فکر می کند مردی با چنین وقار و شخصیتی همچون پسران شانزدهساله ی عاشق لب غنچه کرده و کلمه ی لوس ژولی را ادا می کند.
اما مانند همیشه احساس برسر عق طغیان کرد : مگه چه اشکالی داره ؟




لینک دانلود رمان بازی ایام در پایین :  ادامه مطلب


موضوعات مرتبط: رمان ، بازی ایام ، ،
برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : پنج شنبه 9 آبان 1392برچسب:, | 20:28 | نویسنده : raha |

صفحه قبل 1 صفحه بعد

.: Weblog Themes By BlackSkin :.